مقدمه ی مخروطی
مقدمه ها داراي اشکال متعدد مي باشند. برخي افراد آن ها را به صورت قيف و برخي همانند مخروط يا اهرام وارونه، ( مقدمه ی مخروطی ) توصيف مي نمايند. فرقي نمي کند شما مقدمه را به چه شکلي تصور مي کنيد در هر صورت مقاله بايد از بزرگ به کوچک و از گسترده به محدود و از کلي به جزئي، تغيير يابد. اطلاعات نيز در مقدمه بايستي به همين ترتيب ارائه شوند (شکل 1). مي توانيد با ارائه اطلاعات پيش زمينه در خصوص موضوع مقاله به خواننده آغاز نماييد.
[html_block id=”4551″]
در خصوص يک مشکل، يک روش، يا يک نظريه و دليل اهميت آن توضيح دهيد. در صورتيکه ارائه اين اطلاعات در چندين جمله انجام مي گيرد، نگران نباشيد. اگر احساس مي کنيد بايد اطلاعات پيش زمينه اي در مورد آن موضوع ارائه دهيد تا خوانندگان باقي مقاله را درک نمايند، مشکلي نيست آن اطلاعات پيش زمينه اي را در مقدمه بگنجانيد. اما مطمئن شويد که اين اطلاعات پيش زمينه حتماً به طور مستقيم به موضوع مقاله شما مرتبط مي باشند. براي مثال، در صورتي که مقاله شما در خصوص يک نشانگر جديد براي تشخيص بيماري سرطان لوزالمعده است، پرداختن به اطلاعات پيش زمينه ايي همچون نحوه درمان سرطان، هزينه هاي پزشکي، اميد به زندگي و به طور کلي اطلاعات غير مرتبط با نشانگرهاي سرطان لوزوالمعده، غير ضروري و اشتباه است. در مقدمه صرفاً بايد اطلاعات شناخته شده در خصوص سرطان لوزالمعده را ارائه دهيد.
پس از ارائه اطلاعات پيش زمينه ا ي مرتبط، گام بعدي محدود نمودن مقدمه و تغيير تمرکز خواننده به اهميت جنبه هاي خاصي از تحقيق صورت گرفته است. بهتر است اطلاعاتي در مورد موارد ناشناخته، مشکلات حل نشده، خلاء هاي موجود در پژوهش هاي صورت گرفته، تناقض و اشتباهات در يافته هاي پيشين و يا محدوديت-هاي مطالعات صورت گرفته، در اختيار خواننده قرار دهيد. ممکن است عدم دسترسي به يک روش تجزيه اي مناسب يا عدم دسترسي به يک مدل جديد وجود داشته باشد. شايد هيچ کس اين مشکل را پيش از اين شناسايي ننموده يا به منظور شناسايي يک شرايط احتمالي جديد، دانش هاي به دست آمده پيشين را به يکديگر گره نزده باشد. هدف مهم در اين جا، نشان دادن اين مساله به خواننده است که قطعات از دست رفته اي از اين پازل وجود دارند که بايستي در جاي درست قرار گيرند تا مسئله حل شود. همچون يک صحنه تئاتر، شما بايستي صحنه را با قراردادن اطلاعات پيش زمينه ي لازم در جاهاي مناسب، طراحي نماييد.
[html_block id=”4551″]
اکنون مقدمه را بايد با تمرکز بيشتر بر روي هدف مقاله (طرح) محدودتر نمود. از اين مرحله به بعد، متن بايستي يک دليل منطقي و روشن براي ادامه داشته باشد. دلايل انجام اين تحقيق محدود است. شما يک نظريه را بررسي مي کنيد، يک سوال را پاسخ مي دهيد، يک مساله را حل مي کنيد، يا يک ايده را عملي مي نماييد. در نتيجه در اين مرحله متن بايستي با استفاده از جملاتي همچون موارد زير ادامه يابد:
• ما فرض نموديم که … (We hypothesized that . . .)
• ما اين نظريه را بررسي نموديم که … (We tested the hypothesis that . . .)
• ما پرسيديم آيا … (We asked whether . . .)
• براي پاسخ دادن به اين پرسش، … (To answer this question, . . .)
• اين مساله ما را ترغيب به بررسي اين نموده که آيا … (This prompted us to investigate whether . . .)
• به منظور حل اين تفاوت ظاهري … (To resolve this apparent difference . . .)
• ما اين مشکل را با استفاده از … حل نموديم (We solved this problem by . . .)
• هدف مقاله ما … بود (The purpose of our study was . . .)
نکته مهم اين است که استفاده از اينگونه عبارات به خواننده مي گويد در خصوص اهداف يا نظريه هاي مطرح شده در مقاله انتظار پاسخي روشن در انتهاي مقاله داشته باشد. پاسخهاي روشني همچون: صحيح يا غلط، بله يا خير، عملي بوده يا عملي نيست و … .
به صورت اختياري، برخي نويسندگان تصميم مي گيرند يک يا دو جمله پاياني کوتاه بيافزايند که به خواننده اطلاعاتي در خصوص روش استفاده شده، يا راه حل پيشنهادي در اين مقاله و اهميت آن ارائه مي دهد. با اين حال، در صورت که تمايل داريد چنين اطلاعاتي را در بخش مقدمه در اختيار خوانندگان قرار دهيد، توصيه مي شود که جزئيات روش، نتايج يا نتيجه گيري را ارائه ندهيد. طبيعتاً خواننده اطلاعات مختصري درباره اين موارد از طريق مطالعه چکيده دريافت کرده است. مثال 1 مقدمه اي براي يک مطالعه فرضي درباره يک نشانگر جديد التهاب عروقي ارائه مي دهد. قالب اين مقاله را با مفهوم مخروط، در شکل 1 مقايسه نماييد. جمله اول (بالاي مخروط) به خواننده مي گويد که مطالعه مربوط به موضوع گسترده بيماري هاي قلبي عروقي بوده، که يک مشکل مهم در زمينه ي سلامتي و پزشکي است.
[html_block id=”4551″]
جمله بعد، موضوع را به التهاب مزمن محدود مي کند، که با بيماري قلبي عروقي مرتبط است، و پس از آن جمله اي ارائه شده که بر سلکتينβ تمرکز مي نمايد، نشانگري از التهاب که در سرم خون بيماران مبتلا به بيماري عروق محيطي افزايش مي يابد. علاوه بر مطالعات مرتبط اشاره شده، مقدمه تاکيد مي نمايد که دو مطالعه بالقوه مهم به وجود رابطه اي مثبت ميان سلکتين β و خطر واقعي قلبي عروقي دست يافته اند يافته اند. اولين پاراگراف پيش زمينه و اطلاعات موجود را در خصوص تحقيقات قابل استناد ارائه داده، و اهميت سلکتين را به عنوان يک موضوع تحقيقاتي نشان مي دهد. پاراگراف دوم (بخش باريک تر مخروط) اطلاعات ناشناخته اي را ارائه مي دهد (خلاء دانش) که تحقيقات پيشين قادر به بررسي آن نبودند. حتي بدون بيان صريح پرسش اين تحقيق، خواننده مي تواند استنباط نمايد که پرسش تحقيقاتي چه بوده است. پاراگراف سوم (نزديک تر به نوک مخروط) تمرکز را تنها بر پرسش و هدف مطالعه محدود مي نمايد. آيا سلکتين β يک عامل کمکي بوده يا تنها نشانگري از بيماري هاي قلبي عروقي است؟
حداقل، يک سوال بله/خير وجود خواهد داشت. پاراگراف آخر بخش مقدمه اطلاعاتي در خصوص نحوه انجام تحقيق به خواننده مي دهد، که با استفاده از يک مدل عفونت ويروسي در موش مي باشد. هيچ جزئياتي در خصوص روش استفاده شده ارائه نشده، هيچ نتايجي مشخص نشده و هيچ نتيجه گيريي هم عنوان نشده است. به طور کلي، اين مقدمه از مدل شکل 1 پيروي مي نمايد.
[html_block id=”4551″]
مثال 1
بيماري قلبي عروقي يک مشکل عمومي سلامت در سراسر جهان است. التهاب مزمن با بيماري قلبي عروقي و مرگ ناگهاني قلبي مرتبط مي باشد (3-1). مطالعات اخير نشان دادند که ارتباطي قوي قوي ميان سلکتين β، يک نشانگر شناخته شده ي سيستماتيک التهاب، و بيماري هاي قلبي عروقي وجود دارد (6-4) و غلظت سلکتين β در سرم خون بيماران مبتلا به بيماري عروقي محيطي افزايش مي يابد که نشان از ميزان اختلال اين عملکرد مي باشد (7،8). علاوه بر اين، مطالعات صورت گرفته داده هايي در خصوص ارزش پيش آگاهي از ميزان سلکتين β در پيش بيني شدت بيماري قلبي عروقي موجود و خطر مرگ و مير، ارائه داده اند. مطالعه پيش بيني التهاب عروقي (VIP) مشخص نموده اند که رابطه اي مثبت ميان غلظت سلکتين β و خطر افزايش بيماري قلبي عروقي وجود دارد (9). بررسي علل کل مرگ و ميرها در کانادا نشان داد که افرادي با غلظت سلکتين β، >90μg/L، در مدت پنج سال با 4.5 برابر احتمال مرگ بيشتر در مقايسه با کساني که داراي غلظت ≤90 μg/L هستند، روبرو مي باشند (10).
در حالي که مطالعات مرتبط نشان مي دهند که سلکتين β مي تواند نشانگر خوبي براي تشخيص بيماريهاي قلبي عروقي و کاهش ميزان خطر مرگ و مير باشد، اطلاعات اندکي در خصوص مکانيزم دقيق التهاب عروقي و نقش کمکي سلکتين β ارائه شده است.
بنابراين ما يک مدل حيواني را براي بررسي اين که آيا سلکتين β علت يا تنها نشانگر التهاب عروقي مربوط به بيماري قلب و عروقي است يا خير، طراحي نموديم و اين ارتباط را مورد بررسي قرار داديم.
در انتها با استفاده از يک ويروس تبخال نوع 2 پروتکل عفونت، به منظور تحريک توليد سلکتين β در موش، تاثير توليد سيلکتين β را بر افزايش artheroscleroticlesion و مکانيسم هاي بالقوه ي التهاب سلکتين β بررسي نموديم.
[html_block id=”4551″]
مثال 2
کروماتوگرافي مايع (LC) به همراه ﻳﻮﻧﻴﺰاﺳﻴﻮن اﻟﻜﺘﺮواﺳﭙﺮي – طيف سنجي جرمي (ESI-MS/MS) به دليل سرعت خود و گزينشي که در مقايسه با فناوري هاي ديگر دارد، به طور فزاينده اي در آزمايشگاه هاي باليني و به منظور بررسي استروئيد (1)، داروهاي درماني (4-2)، ويتامين ها (5)، آمين هاي بيوژنيک (6)، و واسطه هاي متابوليک، مورد استفاده قرار مي گيرند. يکي از کاربردهاي LC-ESI-MS/MS در آزمايشگاه، بررسي سيستم ايمني در کل سرم خون مي باشد. ما از متانول براي آماده سازي نمونه و در روش کروماتوگرافي استفاده مي نماييم، زيرا به راحتي در دسترس بوده و نسبت به استونيتريل ارزان تر است. متانول يک فاز متحرک مناسب است که در بسياري از روش هاي منتشر شده براي بررسي سيستم ايمني استفاده شده است. (2، 14-10).
در زمان بررسي سيستم ايمني بدن به کمک اين روش، در صورتي که محلول متانول در دماي محيط نگهداري شده باشد، با مشکل از دست رفتن آهسته 32desmethoxyrapamycin به عنوان استاندارد داخلي براي سيروليموس، مواجه خواهيم شد. در صورتيکه فرض مي کنيم اين مشکل به دليل تجزيه شدن 32-desmethylrapamycin موجود در متانول استفاده شده به وجود آمده باشد، اين اثر براي استونيتريل نبايد اتفاق بيافتد در صورتيکه اثري مشابه در صورت استفاده از آسکوميسين به عنوان استاندارد داخلي براي مارک هاي مختلف و غلظتهاي متفاوت استونيتريل (15)نيز مشاهده شده است. در بررسي اين که آيا مارکهاي تجاري و غلظت متانول باعث از دست رفتن 32desmethylrapamycin شده اند يا خير، و همچنين اينکه براي استفاده در فاز متحرک مناسب است يا خير، ما متوجه تفاوت هاي بسياري نه تنها در يونيزه سازي 32-desmethylrapamycin، بلکه همچنين ديگر موارد سيستم ايمني و استانداردهاي داخلي آن ها در زمان ارزيابي مارکهاي تجاري و غلظتهاي مختلف متانول، شديم.
آزمايشات صورت گرفته در اين تحقيق نشان داده اند که حلال مورد استفاده به صورتي منفي (سرکوب يون) يا مثبت (بهبود يون) برروي سيگنال نمونه در روش ESI-MS تاثير مي گذارند. اين گزارش پديده تغييرات يونيزه سازي مربوط به حلال هاي آلي استفاده شده در تجزيه و تحليل LC-ESI-MS/MS را گزارش مي دهد.
شما می توانید برای دریافت مشاوره از کارشناسان مجموعه در فرم زیر سفارش ثبت کنید تا همکاران ما در اولین فرصت با شما تماس بگیرند :